"رضا ندیمی"، طراح لباس، در سال ۱۳۵۹ (۱۹۸۰) در تهران متولد شد. وی تحصیلات خود را در رشتۀ طراحی صنعتی در مقطع کارشناسی به پایان رساند. مدتی در کلاسهای طراحی لباس در تهران شرکت کرد. سپس به پاریس رفت و در مدرسه "Studio Bercot" طراحی و مد آموخت. اکنون حدود هفت سال است که در ایران مشغول به کار است و از چهرههای شناختهشده در زمینه طراحی لباس محسوب میشود. در گفتگویی با او از علاقهمندیاش به این حرفه پرسیدیم.
شما در رشته طراحی صنعتی تحصیل کردید اما بعد از مدتی به مد گرایش پیدا کردید و به پاریس رفتید، دلیل این تصمیم چه بود؟
من قبل از اینکه رشته طراحی صنعتی را انتخاب کنم به طراحی لباس علاقه داشتم اما از آنجایی که در آن زمان آقایان نمیتوانستند در این رشته تحصیل کنند طراحی صنعتی را انتخاب کردم و حتا پایاننامهام را با موضوع طراحی زیورآلات مدرن برای لباس ارائه دادم. بعد از مدتی با کلاسهای طراحی لباس که وابسته به دانشگاه تهران بود و آقایان هم میتوانستند در آن شرکت کنند، آشنا شدم و حدود یک سال و نیم در آنجا دوره دیدم. سپس به پاریس رفتم و از طریق یکی از دوستانم با "Studio Bercot" آشنا شدم که در واقع یک کارگاه بزرگ بود که در آنجا بیشتر به صورت عملی کار میکردیم.
از تجربۀ زندگی و تحصیل در پاریس برای ما بگویید؛ این شهر مد و هنر چگونه بر طراحیهای شما اثر گذاشت؟
بنظرم زندگی در پاریس به دید هنری یک طراح کمک میکند. هرجای شهر که بروید موزههای مختلف میبینید که در کار شما اثر میگذارد. من هم از بسیاری از این موزهها دیدن کردم و این بازدیدها در نحوه ارائه کارم اثر میگذاشت.
چه شد که به ایران برگشتید و کار خود را چگونه آغاز کردید؟
درواقع من باید یک دوره کارآموزی هم در پاریس میگذراندم اما به دلیل اینکه در سن ۲۷ سالگی وارد این مدرسه شدم، و همۀ کسانی که آنجا درس میخواندند ۲۰ تا ۲۲ ساله بودند، راهی طولانی برای ورود به بازار کار در پیش رو داشتم. با صحبتهایی که با مسئولین مدرسه داشتم آنها هم گفتند اگر موقعیت خوبی در ایران داری چه بهتر که به آنجا بروی. این شد که به ایران آمدم و برند خودم را تاسیس کردم. در ایران خیاط و بافنده راحتتر پیدا میشد و رقبا هم کمتر بودند.
اول فقط قصد داشتم برای آقایان طراحی لباس انجام بدهم اما معرفی استایل جدید برای آقایان کمی سخت بود. در اولین مجموعهای که ارائه دادم لباسهای مردانه را، خانمها خریدند. کم کم طراحی لباس زنانه را هم وارد کارم کردم و در عین حال سعی کردم لباسهایی طراحی کنم که هر دو جنسیت بتوانند از آن استفاده کنند.
درباره پروسۀ کاری خودتان توضیح دهید، در سال چند کلکسیون ارائه میدهید و چگونه؟
در سال دو کلکسیون طراحی میکنم؛ یکی برای بهار و تابستان و یکی برای پاییز و زمستان که این یک روند بینالمللی است. اما باید بگویم که ما در ایران بر اساس روند بینالمللی نمیتوانیم پیش برویم. در دنیای مد مجموعۀ بهار و تابستان سال بعد را باید در انتهای تابستان نمایش بدهید و همینطور پاییز و زمستان را در انتهای زمستان، اما در ایران هر کدام را در همان فصل نشان میدهیم.
من ابتدا طرحهای اولیه را روی کاغذ میکشم و روی آنها کار میکنم تا به طرح دلخواهم برسم. بعد از آن مرحله الگو و انتخاب پارچه است. بعضی مواقع هم براساس پارچه، طراحی انجام میدهم.
مرحله بعد دوخت است که یک مرحله طولانی است. به همین دلیل آمادهسازی یک کلکسیون شش ماه زمان میبرد. بعد از اتمام مرحلۀ دوخت، مجموعه را نشان میدهیم و کار فروش آغاز میشود.
مخاطب اصلی کارهای شما کیست؟
طراحیهای [مردانه] من بازتابی از خودم هستند و میتوانم بگویم بیشتر برای خودم طراحی میکنم. در طراحی لباسهای زنانه به این فکر میکنم که چه لباسی را دوست دارم در تن خانمها ببینم. بطورکلی میتوانم بگویم مخاطبان کار من کسانی هستند که روحیاتشان به من نزدیک است، و یا اینکه خودشان در لباس پوشیدن راحت هستند و لباس متفاوت میپوشند.
از طراحان سرشناس چه کسانی بر کار شما تاثیر گذاشتهاند؟
افراد زیادی را میتوانم نام ببرم، مثلا طراحان ژاپنی "یوجی یاماموتو۱" و "ری کَواکوبو۲"، طراح بلژیکی "مارتین مارجلا۳" و همینطور طراح انگلیسی "الکساندرا مککوئین۴" در کارهایم تاثیرگذار بودهاند.
از کار کردن در تهران و تاثیر آن بر روی طرحهایتان بگویید؟
در طی یک پروسه هنری خیلی چیزها مثل فیلم و موسیقی تاثیرگذار است ولی جامعه هم نقش مهمی دارد. در خارج از ایران بیشتر لباسهایی که طراحی میشوند در خیابان بر تن مردم دیده میشود اما در ایران طراحی پوششِ روی لباس [مانتو] هم اهمیت دارد. بنظرم این چالش خودکار نتیجه را زیباتر میکند. محدودیتها در تهران، زمینهساز خلاقیتها هستند و باعث میشود که به طرحهای عمیقتری برسم.
1. Yohji Yamamoto
2. Rei Kawakubo
3. Martin Margiela
4. Alexander McQueen